سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلبه ی تنها
قالب وبلاگ

در کوره راه گمشده سنگلاخ عمر

مردی نفس زنان تن خود می کشد به راه

 

خورشید و ماه روز وشب از چهره زمان

همچون دو دیده خیره به این مرد بی پناه!

 

ای بس به سنگ آمده آن پای پر زداغ

ای بس به سر فتاده در آغوش سنگها

 

چاه گذشته بسته بر اوراه بازگشت

خو کرده با سکوت سیاه درنگ ها!

 

حیران نشسته در دل شبهای بی سحر

گریان دویده در پی فردای بی امید

 

کام از عطش گداخته آبش ز سر گذشت

عمرش به سر نیامده جانش به لب رسید!


[ دوشنبه 86/10/10 ] [ 8:49 عصر ] [ بهزاد عبادی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

در آسمان خیال بالهایم را می گشایم هر چه از زمین و آدمهایش دورتر می شوم سبک و سبکتر میشوم.می خواهم دلم را هم باخودم ببرم نمی خواهم پیش این مردم خاکی بماند.هر چه از زمین دورتر می شوم گرمای وجود خورشید را بیشترحس میکنم و تنم داغتر می شود.می خواهم آنقدر پواز کنم تا به خورشید برسمکاش ابرها سد راهم نشوند من طاقت سنگینی ابرها را ندارم هنوز خیلی مانده بخورشید برسم می خواهم آنقدر به او نزدیک شوم تا از گرمای وجودش بسوزم من عاشق سوختنم.
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 75
بازدید دیروز: 42
کل بازدیدها: 258168