سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلبه ی تنها
قالب وبلاگ

 

بر نگه سرد من به   گرمی  خورشید

می نگرد هر زمان دو  چشم سیاهت

 

تشنه این چشمه ام چه سود خدا را

شبنم جان   مرا    نه   تاب   نگاهت.

 

جز گل خشکیدهای  و  برق   نگاهی

از   تو   دراین   گوشه   یادگار  ندارم!

 

ز آن شب غمگین که از کنار تو   رفتم

یک نفس از دست    غم قرار   ندارم!

 

ای گل زیبا   بهای   هستی   من بود

گر گل خشکیده ای    زکوی   تو بردم

 

گوشه   تنها چه اشک ها که فشاندم

وان گل خشکیده را به سینه فشردم!


[ پنج شنبه 86/10/20 ] [ 3:12 صبح ] [ بهزاد عبادی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

در آسمان خیال بالهایم را می گشایم هر چه از زمین و آدمهایش دورتر می شوم سبک و سبکتر میشوم.می خواهم دلم را هم باخودم ببرم نمی خواهم پیش این مردم خاکی بماند.هر چه از زمین دورتر می شوم گرمای وجود خورشید را بیشترحس میکنم و تنم داغتر می شود.می خواهم آنقدر پواز کنم تا به خورشید برسمکاش ابرها سد راهم نشوند من طاقت سنگینی ابرها را ندارم هنوز خیلی مانده بخورشید برسم می خواهم آنقدر به او نزدیک شوم تا از گرمای وجودش بسوزم من عاشق سوختنم.
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 12
کل بازدیدها: 253884